کنایه از بالین. (آنندراج). کنار قبر. کنار گور. سر گور: چون شمع سر خاک شود سایۀ یارم پیشانی خورشید شود شمع مزارم. ملا زمانی هروی (از آنندراج). به نگاهی دل سرگشتۀ ما را دریاب به چراغی سر خاک شهدا را دریاب. صائب. - سر خاک رفتن، برای فاتحه خواندن بر سر قبر مرده رفتن
کنایه از بالین. (آنندراج). کنار قبر. کنار گور. سر گور: چون شمع سر خاک شود سایۀ یارم پیشانی خورشید شود شمع مزارم. ملا زمانی هروی (از آنندراج). به نگاهی دل سرگشتۀ ما را دریاب به چراغی سر خاک شهدا را دریاب. صائب. - سر خاک رفتن، برای فاتحه خواندن بر سر قبر مرده رفتن
نوعی از سرپا زدن باشد و آن را زه کونی گویند و آن چنان است که شخصی پشت پای خود را بزور هرچه تمامتر بر نشستنگاه دیگری زند. (برهان). اردنگ. زهکونی. تی پا. (یادداشت مؤلف) ، کنایه از تعب و آزار. (برهان) ، دست را بزور بر سر کسی زدن. (غیاث اللغات). ضرب دستی که بزور تمام بر سر کسی زنند. (آنندراج) : جهان بازیچۀ طفلان بود عزت چه میخواهی که سرچنگ جفای آسمان تاج است شاهش را. سراج المحققین (از آنندراج). ، سرانگشتان. (آنندراج)
نوعی از سرپا زدن باشد و آن را زه کونی گویند و آن چنان است که شخصی پشت پای خود را بزور هرچه تمامتر بر نشستنگاه دیگری زند. (برهان). اردنگ. زهکونی. تی پا. (یادداشت مؤلف) ، کنایه از تعب و آزار. (برهان) ، دست را بزور بر سر کسی زدن. (غیاث اللغات). ضرب دستی که بزور تمام بر سر کسی زنند. (آنندراج) : جهان بازیچۀ طفلان بود عزت چه میخواهی که سرچنگ جفای آسمان تاج است شاهش را. سراج المحققین (از آنندراج). ، سرانگشتان. (آنندراج)
مهر گیاه استرنگ بیروح الصنم. توضیح وجه تسمیه آن از آن جهت است که کندن آن را شوم و موجب مرگ کننده دانند از این رو چون خواهند آن را بکنند اطراف آن را خالی کنند و یکسر طنابی را بر کمر سگی بندند و سگ رل نهیب زنند تا بدود در این اثنا گیاه کنده شود
مهر گیاه استرنگ بیروح الصنم. توضیح وجه تسمیه آن از آن جهت است که کندن آن را شوم و موجب مرگ کننده دانند از این رو چون خواهند آن را بکنند اطراف آن را خالی کنند و یکسر طنابی را بر کمر سگی بندند و سگ رل نهیب زنند تا بدود در این اثنا گیاه کنده شود